یک فنجان محبت

یک فیلم دیدم برای ۲۰۱۳، یادتون گفتم می خوام زندگی نامه ام بنویسم چقدر دنیا جلوتره یک گلابی فیلمشم ساخته، اسکار گرفته مطمئن بودم که پر میشه (قابل توجه بعضیا) از اول سال تا حالا این چندمین فیلمی که می بینم که هر کدام شبیه یک جنبه از زندگیمه خیلی جالبه و خیلی سخت یک دفعه همه چی را جلو چشمت بیارن و از اول شروع بشه البته یک جاهایی هم شرینه ولی واقعا نمیدونم خدا چه بلایی داره سرم میاره مغزم دیگه جواب نمیده واقعا از کار افتاده، چشمامم مثل جغد بازه انگار

باید یک موضوع انتخاب می کردیم برای درس سمینار از ترم قبل با استادام درگیرم بابت موضوع اقتصاد مقاومتی حالا که ترم سه ام باید زودتر تکلیف طرح کلی رساله و استاد راهنما را روشن کنم اما غیر آن استادم که فوت کرد استاد قوی که این موضوت رو هم قبول داشته باشه تو دانشگاهمون پیدا نکردم، هم شاگردیام که اصرارهای من و انکار استادامو دیدن هر کدوم سعی می کنن یک جور کمک کنن یکی یک پوستر همایش فرستاد خیلی مرتبط بود با موضوع من، کلی ذوق کردم که آنلاینم داره ولی امروز کلا

دیشب خوابش دیدم صبح برای نماز که پاشدم یوهو یادم افتادم زدم زیر گریه، طاقتم طاق شده این خوب میفهمم الان که میدونم تو این کرونایی فرق با هم بودن در حد یک تصمیم و دیگه هیچ دنگ و فنگی نداره، تفاوت تصمیم و پیش هم بودن دیگه پهن و پخش نمیشه تو هزارتا مراسم پاشدم یک نماز استغاثه خوندم بالاخره یا یکاری می کنه یا آرومم می کنه فقط میفهمم که هر کار می تونستم انجام دادم

امروز تا دیر وقت ماندم سرکار حقوق نداده بودن، تو کارتم پول بود ولی انقدر کم بود که نمی خواستم خرجش کنم. از صبح نشستم که حقوق بدن تا با پول آن برگردم کلی تو ذهنم مرور کردم که بدون پول چطوری میشه برگشت خونه دیدم ارزونترین راه مترو هست. هی پیامک می اومد اما پیامک برداشت، قسط فلان قسط بسیار خوبه قانون خودشون اینکه یک پولی ته حساب بمونه و الا موجودی رو میزد صفر. البته بماند که یک بانک انقدر پرو بود که واقعا موجودی ام صفر کرد گفتم خدا خودت میدونی من با حقوق میرم

چند روز پیش استادم پیام داد کل دوران عمرم یادم نمیاد درسی رو افتاده باشم که الان تو دکتری، قرار بود با مقاله کار کلاسی و . استاد نمره رو کش بده حالا پیام داده که من حجتی برای این کار ندارم برام عجیب بود این افتادن بعد از اون همه خوندن، اما تجربه همیشه قیمتی است‌. تجربه اینکه شاگرد اول هم که باشی مقطعت دکتری هم که باشه جا داره پات بلغزه چنان با سر زمین بخوری که حتی با کارهای جانبی هم نشه جمعش کرد. خدایا ممنون که حواست به اشتباهاتمون هست بزرگ نشن

امسال به برکت این ویروس کوچک اسیر شده ایم هر سال محرم کارمان بود التماس و دعا خدایا اربعین جا نمونیم، امسال انگار دسته جمعی ریپورتمان کردند. فکر کردم حالا که اربعین نمیریم چله بگیرم اون هم چه چله ایی. عزیزی گفت آخر زمان شده مردم چله می گیرند پاره شوند راست میگفت یادم هست شهیدی کل قرآن را نذر کرده بود تا از بستر بیماری بلند شود به عملیات برسد که شهید شود راست میگفت مردم چله میگیرند پاره شوند من هم